گیتی قاسمی از بازیگران خوب و با استعدادی است که تاکنون در کارهای سینمایی موفقی حضور داشته هرچند نقشهایی که او بازی کرده کوتاه بودهاند، اما تأثیر گذار بوده و توانستهاند نگاه مخاطب را به بازی او جلب کنند. "متری شیش و نیم"، "جاندار"، "سدمعبر"، "ویلاییها و... از جمله آثار سینمایی است که او در آنها بازی کرده و هریک به نوع خود جزو آثار موفق سینمایی به حساب میآیند جدا از فعالیتهای او در سینما حضورش در تلویزیون و تئاتر توجه مخاطبان را به خود جلب کرده خصوصا بازی اخیرش در مجموعه نمایش خانگی"سالهای دور از خانه" با استقبال زیاد مردم همراه شد.
چرا با وجود درخششهایی که در سینما داشتهاید آنچنان که باید مطرح نشدید؟
به این دلیل که کاراکترهایی که بازی کردهام خیلی پررنگ و پیش برنده در طول داستان نبودهاند و این موضوع بی تأثیر نیست؛ تمام کارهایی که کار کردم محدود به یک سکانس و چند سکانس بوده و تا الان فیلمهایی که از من دیده شده نقشهای کوتاهی داشته و اگر نقش بلندتر باشد مسلما جای کار بیشتری به همراه داشته و بازیگر دست بازتری دارد تا اثر ماندگارتری از خود به جای بگذارد.
یکی از آثاری که به تازگی در آن بازی داشتید، مجموعه "سالهای دور از خانه" است از تجربه بازی در نقش خاله خاور بگویید« سالهای دور از خانه » از جمله کارهایی بود که در ابتدا در رابطه با آن تردید داشتم به این دلیل که نقش "خاله خاور" فاصله سنی زیادی با من داشت و من هم با این موضوع که نقش فردی را بازی کنم که از نظر سنی از من بزرگتر باشد مشکل دارم و گریزان هستم، ولی به دلیل اینکه کار کمدی بود و من احساس میکردم باید در این ژانر فعالیت کنم و قابلیتهای خود را نشان بدهم و از طرفی به دلیل گروه خوب و اصیلی که داشت این کار را پذیرفتم. درواقع مطمئن بودم نگرانی من در سایه خوب بودن کار کمرنگ میشود یعنی مطمئن بودم کار کار خوبی میشود و مردم به حدی استقبال میکنند که این موضوع به همه چیز میچربد. البته در کارهای کمدی نگرانی کمتری نسبت به بازی کردن در نقش کاراکترهای بزرگتر از سن بازیگر وجود دارد، چون این کمدیها فانتزی هستند، اما ترجیح میدهم برای کارهای جدی، ملودرام و تراژدی در حیطه سنی خودم بازی کنم، اما معمولا بیشتر کارهایی که از من دیده شده بالاتر از سن خودم بوده، اما مردم دوست داشتهاند.
چه بازخوردی از مردم گرفتید؟ فکر میکنید تا چه حد موفق بودید؟بعد از گرفتن بازخوردهای خوب از مردم به این انتخابم افتخار کردم و دیدم که مردم چقدر از بازی من خوششان آمد؛ حتی چند وقت پیش در روستای دورافتادهای برای فیلمبرداری رفته بودم جالب بود که مردم و حتی بچهها من را با « خاله خاور » میشناختند با اینکه سر فیلم دیگری بودم و این خیلی لذت بخش است که کاری کنی تا مردم با نقش تو ارتباط برقرار کند.
به نظر شما بازی در ژانر طنز چه تفاوتی با سایر ژانرها دارد؟در کار کمدی خیلی بیشتر از ژانرهای دیگر باید به هوش مخاطب احترام گذاشت و من وقتی این بازخوردها را دیدم متوجه شدم این سریال توانسته روی مردم تأثیر بگذارد و این اتفاق خوبی است؛ خوشحالم از اینکه در این کار بازی کردم. بازی در هر ژانر سختیهای خاص خود را دارد خنداندن تماشاگر آسان نیست همانطور که گریاندن او وهمراه کردن مخاطب با یک معضل و مشکل دشوار است. همه اینها برمیگردد به باهوشی یک بازیگر که او چطور فاکتورهای مناسب یک کاراکتر را دریابد و با کمک کارگردان و با اتکا به متن نویسنده واستفاده از هوش خودش نقش یک کاراکتر کمدی و یا تراژدی را باور پذیر، تحویل تماشاچی بدهد. من اگر بازیگری باشم که با کار کمدی من مردم بخندند و با کار تراژدی ام گریه کنند و با بازی ملودرامم ارتباط برقرار کنند قطعا موفق هستم البته این را مخاطب باید بگوید نه من.
تا چه حد در ایفای نقش بداهه گویی داشتید و چقدر بر اساس فیلمنامه پیش رفتید؟اصولا بر اساس فیلمنامه پیش میرفتیم، اما قبل از هر سکانس آقای صالحی تمرین دیگری میگذاشتند به جز دورخوانیهایی که در دفتر انجام شده بود در این تمرینها اگر کسی فکر میکرد از طریق بداهه گویی و طنازی میتواند به ساختن فضای اصلی سکانس کمکی کند، پیشنهاد میداد و در مواردی آقای صالحی قبول میکردند که این کار انجام شود.
شما بیشتر خود را بازیگر طنز میدانید یا فکر میکنید در ژانرهای دیگر بهتر میدرخشیداگر خودخواهانه نباشد خود را بازیگر میدانم و فکر میکنم یک بازیگر باید بتواند هم کار طنز و هم کارهای جدی را طوری بازی کند که اگر امروز یک فیلم جدی از او دیده شد بازی طنز او از ذهنها رفته باشد. من زمانی موفق هستم که وقتی در کاری بازی میکنم تماشاچی شیش دنگ حواسش به کارم باشد نه با توجه به کارهای قبلی. یعنی کارهای قبلی را فراموش کند انقدر که این کاراکتر جدید او را درگیر کند و این هنر یک بازیگر است و تا الان توانستهام درهر شخصیتی را که بازی میکنم مخاطب را درگیر کرده بطوریکه ارتباط خوبی با نقشم برقرار کند.
شما جزو بازیگرانی هستید که در کارتان تنوع نقش دارید به طور مثال در "ویلاییها" ایفای نقش داشتید کمی راجع به تجربه حضور در این تراژدی دفاع مقدسی بگوییدبازی در فیلم ویلاییها برای من کاری دلی به حساب میآید به این دلیل که از زمان جنگ خاطره زیادی از پدر و مادرم در همان مناطق دزفول و اندیمشک داشتم. مثل بقیه کارها برای این کار انرژی گذاشتم و تجربه سختی بود یکی از دلایلش هم گرمای هوا بود. نقش سختی بود و خیلی جای کار برای شخصیت پردازی نداشت، ولی من تمام تلاشم را کردم و با پرداختن به یک سری جزئیات و با کمک کارگردان خوب کار"منیره قیدی" که استقبال زیادی از ایدههای بازیگران میکرد و درکنار کارگردانی یک رفیق همراه است توانستم از پس کار بربیایم وقتی با کارگردانی کار کنی که با بازیگر همراه است قطعا با دل و جان بیشتری کار میکنی. البته در ژانر دفاع مقدس بیشترین افتخارم را مدیون بازی در مینی سریال"نامه آخر" هستم، چون من از ۲۸ تا ۶۳ سالگی یک مادر شهید را بازی کردم که کار خیلی سختی بود به این دلیل که کاراکتر اصلی بودم فشار زیادی روی من بود، اما کار بسیار درخشانی شد ،من این کار را یک کار تمام و کمال مقاومتی در پرونده کاریام میدانم.
بعد از بازی در فیلم"متری شیش و نیم" گفتید که انتخاب درستی نداشتید و از بازی در این فیلم پشیمان هستید الان در انتخاب چه معیارهایی برای شما اهمیت دارد؟دیگر نقشهای کوتاه را قبول نمیکنم؛ کارهایی مثل « متری شیش و نیم » و سایر کارهایی که به همین شکل بود برای من تکرار نخواهد شد؛ من حاضرم سریال بازی کنم، اما دیگر در نقشهای کوتاهی که تضمینی برای ارائه آن نیست بازی نکنم. ترجیح میدهم اگر قرار باشد در سکانسی کوتاه از کنار دوربین کسی رد شوم آن شخص کارگردانی باشد که کاربلد، با تجربه و معتقد باشد. به تازگی کار من با فیلم خروج"ابراهیم حاتمی کیا" تمام شده و از گچساران برگشتهام خیلی خوشحال هستم انرژیام را برای کاری گذاشتم که هرچند کوتاه، اما برای کارگردانی کار کردم که به اصولی پایبند است و هوای سینما او را نبرده، آدم معتقدی است و از نظر اعتقادات با او اشتراکات ویژهای دارم. من ترجیح میدهم اگر روزی قرار است نقش کمی بازی کنم برای این آدمها بازی کنم و اگر قرار باشد برای کارگردانهای تازه کار بازی کنم ترجیح میدهم نقش جای کار داشته باشد و یا پول خوبی بگیرم.
در تلویزیون چطور؟الان برای یک سریال تلویزیونی قرارداد دارم ومعتقدم هیچ کدام ما بازیگران نمیتوانیم منکر تلویزیون بشویم اکثر سوپراستارهای سینمای ما از این رسانه آمدهاند و اکثر هنرپیشههای مردمی از این طریق مردمی شدهاند. درسته که الان کیفیت سریالها به اندازه قبل نیست، اما قطعا بین همین سریالها هم کار خوب پیدا میشود و ارزش دارد ومردم دوست دارند. من فکر میکنم یک بازیگر، چون متعلق به مردم است نمیتواند برای مردم فخر بفروشد، البته که میتواند بین کارها انتخابگر باشد، اما نباید بگوید من فقط سینما کار میکنم اگر قبول داریم که کارمان خوب است و اگر قبول داریم عدهای خوب کار میکنند و میخواهند با ما کار کنند بخاطر مردم هم که شده با وجودیکه شرایط مالی این رسانه مثل سینما و شبکه خانگی نیست باید کار کنیم.
اگر بخواهیم هنرمند مردمی بمانیم مردم باید ما را ببینند و اگر کار بازیگری حرفهای است چرا برای مردم هزینه نشود؟ برای مخاطبی که اگر نباشد هیچ کداممان هیچ چیز نیستیم که حالا خیلیها در این وادی مغرور میشوند و مدام عکس یادگاری میگیرند تا برسند به مراحل بالاتر و در آن مراحل دیگر حال و حوصله مردم را ندارند و من واقعا اینها را نمیفهمم! چرا که برای هنرمند مردمی تلویزیون و سینما تفاوتی نمیکند؛ منتهی شرایطی دارد و من به شخصه در کاری ضعیف بازی نخواهم کرد.
شما درخشش خوبی در تئاتر داشتهاید چرا در این عرصه کمتر فعالیت دارید؟
تئاتر عضو لاینفک وجود من است یعنی اگر در طول سال یک تئاتر روی صحنه نداشته باشم حال روحی خوبی ندارم و این قضیه خیلی جانی، دلی و معنوی است و پیشنهادهای زیادی در این زمینه داشتهام ؛یک سری از کارها نقشهای دلچسبی برای من نبودند، ولی آنهایی که خوب بودند تداخل کاری با کار سینمایی من داشتند که مجبور بودم برای فیلمبرداری به خارج از تهران بروم. برای بروز رسانی روحم به تئاتر نیاز دارم.
فکر میکنید تا چه میزان به ایده آلهای ذهنی خود در بازیگری رسیدهاید
من تقریبا از سال ۷۵ فعالیت دارم و همیشه در هر شرایطی که هستم از آن راضی بودهام الان هم از شرایط فعلیام راضی هستم و طمعی برای کار، جایزه و پول زیاد ندارم، اما مطمئن هستم آدمهاییکه با جان و دل زحمت میکشند نتیجه زحمات خود را میگیرندY من بعد از ۲۵ سال تازه یکی دو سال است که معنی آرامش در حرفه را میفهمم، پول خوبی درمیآورم به این معنی که قادر به تأمین هزینههای زندگیام هستم، همیشه آدم قانعی هستم و به درآمدی که تأمین کننده زندگی من باشد میگویم پول خوب. در همین لحظه هم اگر بگویند فرصت کار هنری من تمام شده میگویم خدا را شکر چرا که زحمتم را کشیده و برای آدمهایی که باید نتیجه بخش باشم بودهام. من همان « گیتی قاسمی » هستم که برای تک تک پلانهایی که بازی کردم زحمت کشیدم وبرای تک تک تئاترهایی که روی صحنه رفتم با مخاطب ارتباط برقرار کردم؛ کوچکترین ریا یا کمکاری درکارم برای هیچ کاری نداشتم برای همین از شرایطم و خودم رضایت دارم و فکر میکنم مهم شعف و آرامش درونی است که دارم. من شک ندارم شرایط کاری من روزبه روز به شکلی عالی و شاید قدرشناسانه تری تغییر خواهد کرد؛
خیلیها نمیخواستند در کارشان من را ببینند، درواقع نخواستند من دیده شوم! کمااینکه باعث افتخار خیلیها است که اگر کسی در کارشان خوب بازی میکند، کاری کنند که بیشتر مطرح و دیده شود. من سر این قضیه با هیچ کس نجنگیدم و فقط گله کردم وهمه چیز را به خدا و کائنات واگذار کردم و معلوم است که آینده سینمای ایران دست امثال من است ؛ بعنوان نماینده قشری که بدون هیچ واسطه و رابطهای و فقط با اتکا به زحمت و تلاش خود کار کردند و واقعا در این سینما حلال کار کردم بدون کوچکترین شبهه و یک قِران پول حرام و حتی یک جمله زیرآب زدن کسی و دل شکستن. خیلیها در این حرفه دل من را شکستند، ولی همه را به خدا واگذار کردم و حال خوبی دارم خدا را شکر میکنم؛ بارها به من خرده گرفتند که چرا این اندازه ساده هستم! من ترجیح میدهم در زندگی ساده باشم حتی با گلایههایی که میکنم، ولی صادقانه زندگی کنم و این برای من ارزشمند است.
گفتگو از: اعظم صفایی